حضرت خضر (علیه السلام) با کمال احترام به پیامبر(صلی الله علیه وآله) سلام کرد و احوالپرسی نمود، سپس به من رو کرد و گفت: «السَّلامُ عَلَیکَ یا رابعَ الخَلیفَةِ وَ رحمَةُ اللهَ وَ بَرَکاتُهُ؛ سلام و درود و مهر خداوند بر تو ای چهارمین خلیفه!»
میرم?منان حضرت علی(علیه السلام) که همواره همراه و همراز پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود و از هر گونه فداکاری در راه پیشبرد اهداف عالیه اسلام و بزرگداشت صدای وحی که از زبان محمد (صلی الله علیه وآله) بر میخاست، دریغ نداشت، میگوید: با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در یکی از راههای مدینه در حرکت بودیم، ناگاه با پیرمرد بلندقامت چهارشانهای که محاسن و ریش پری داشت، ملاقات نمودیم.
او با کمال احترام به پیامبر(صلی الله علیه وآله) سلام کرد و احوالپرسی نمود، سپس به من رو کرد و گفت: «السَّلامُ عَلَیکَ یا رابعَ الخَلیفَةِ وَ رحمَةُ اللهَ وَ بَرَکاتُهُ؛ سلام و درود و مهر خداوند بر تو ای چهارمین خلیفه!»
در این هنگام متوجه رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) شد و گفت: آیا چنین نیست؟
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) او را تصدیق کرد.
آنگاه پیرمرد، از نزد ما به سویی رفت (عجبا! این چه منظرهای بود، او که از چهره تابناکش، شکوه و شخصیتش آشکار بود، براستی چرا مرا چهارمین خلیفه خواند؟ و چرا پیامبر(صلی الله علیه وآله) او را تصدیق کرد؟ چه خوبست معمای این رازها برایم آشکار گردد.)
ای رسول خدا! این گفتاری که آن پیرمرد گفت: چه بود؟ شما هم که پای سخنان او را امضا کردید و وی را تصدیق نمودید.
پیامبر: او حرف درستی زد و سخن حکیمانهای گفت: به راستی تو همان هستی که او بازگو نمود (اینک گوش کن تا برایت توضیح دهم)
اعلان کننده و مبلغ از ناحیه خداوند و رسول او، تو هستی! تو وصی و وزیر و ادا کننده وام من هستی! تو همان گونه میباشی که هارون برای موسی(علیه السلام) بود گرچه بعد از من پیامبری نخواهد آمد، روی این اساس همان گونه که آن پیرمرد بلندقامت تو را خلیفه چهارم خواند، چهارمین خلیفه هستی!
خداوند در قرآن (به فرشتگان) میفرماید: من در زمین پدید آورنده «خلیفه» هستم. «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً»؛ اولین خلیفه و جانشینی که خداوند در زمین برای خود قرار داد حضرت آدم(علیه السلام) است. (1)
در مورد دیگر میفرماید: ای داود! ما تو را در زمین خلیفه نمودیم، طبق میزان حق و عدالت بر مردم حکومت کن.» یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ؛ (2) از این رو «داود» خلیفه دوم است.
در جای دیگر میفرماید: «موسی(علیه السلام) به برادرش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من باش و امور آنان را اصلاح کن!» و َقَالَ مُوسَى لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی و َأَصْلِحْ (3)، بنابراین «هارون» خلیفه سوم است.
بالاخره در این آیه میفرماید: اعلانی است از طرف خداوند و رسول او به مردم، در مجمع عظیم اسلامی (حج) که خدا و رسول او از مشرکان بیزارند وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَکْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ (4)
اعلان کننده و مبلغ از ناحیه خداوند و رسول او، تو هستی! تو وصی و وزیر و ادا کننده وام من هستی! تو همان گونه میباشی که هارون برای موسی(علیه السلام) بود گرچه بعد از من پیامبری نخواهد آمد، روی این اساس همان گونه که آن پیرمرد بلندقامت تو را خلیفه چهارم خواند، چهارمین خلیفه هستی!
آیا میخواهی بدانی او چه کسی بود؟
علی(علیه السلام): آری میخواهم
پیامبر(صلی الله علیه وآله): او برادر تو خضر(علیه السلام) بود.
پینوشت ها:
1- آیه 30، سوره بقره
2- آیه 26، سوره ص
3- آیه 142، سوره اعراف
4- آیه 3، سوره توبه
